وقتي خيلي کوچيک بودم بعضي وقتا مادرم که گليم دار ميکرد، دارش چون بزرگ بود من يه صندلي ميزاشتم زير پامو بهش کمک ميکردم و خيلي وقتا هم اون جاهاي کوچيکش رو من ميبافتم و هميشه خرابشون ميکردم ولي مامانم هميشه با حوصله اونا رو باز ميکرد و درستش رو بهم ياد ميداد تا اينکه کم کم قشنگ ياد گرفتم.
اين جملات بخشي از مصاحبه خانم مظفري از برند بهارناز هستش.ايشون از چگونگي شروع اين مسير و آرزوهاشون برامون گفتن.
*سلام .خوبيد ؟ من شيوا هستم از تيم کافه کادو . لطفا خودتون رو معرفي کنيد براي دوستان کافه کادو
سلام ممنون شما خوبيد.من سيما مظفري هستم.
*اسم برندتون رو بفرماييد و اگه اين اسم داستاني داره برامون بگيد.
اسم برندم بهار ناز هستش.داستانشم اينه که اسم دخترمه دوست داشتم با اسم قشنگ اون به موفقيت برسم
*از خودتون برامون بگيد .در مورد سال تولدتون ، تحصيلات و محل تولد و محل زندگي فعليتون .
سال تولدم 73 هستش ديپلم دارم و محل تولدم هم تهران و توي شهر قدس زندگي ميکنم.
*، کمي در مورد دوران تحصيل و مسير آشنايي تون با صنايع دستي و مشخصا گليم برامون بگيد
من تو دوره ي تحصيلاتم زياد شاگرد خوبي نبودم البته نه اينکه بگم شاگرد تنبل بودما نه فقط خيلي زرنگ نبودم چون هميشه به اين کار و هنرمون فکر ميکردم وقتي خيلي کوچيک بودم بعضي وقتا مادرم که گليم دار ميکرد، دارش چون بزرگ بود من يه صندلي ميزاشتم زير پامو بهش کمک ميکردم و خيلي وقتا هم اون جاهاي کوچيکش رو من ميبافتم و هميشه خرابشون ميکردم ولي مامانم هميشه با حوصله اونا رو باز ميکرد و درستشو بهم ياد ميداد تا اينکه کم کم قشنگ ياد گرفتمو از 8 سالگي ديگه همه کاراشو خودم ميکردم البته هميشه جا واسه ياد گرفتن داره و واقعا خيلي علاقه دارم که طرحهاي جديدي از خودم ارائه بدم هميشه هم تو کاراي مامانم واسش نوآوري ميکردم و خيلي قشنگ درميومد تا اين که بابام گفت ميتوني کارتو شناخته تر کني و خيلي بهم اميد داد تا شروع کنم ان شا الله که سربلندشون کنم و هميشه مديون مامان و باباي عزيزم هستم.
برند بهارناز
*وقتي نوجوان بوديد ،چه تصوري از کاري که هم اکنون مشغولش هستيد داشتيد؟
نه تنها در نوجواني بلکه هميشه به اين فکر کردم که کاراي خاص و قشنگي رو ارائه بدم و کارم رو جهاني کنم و همه مردم دنيا رو با سنت خودمون بيشتر آشنا کنم تا ببينند که از دستاي ظريف زنان کشورم چه هنري خلق ميشه
*آيا کار هنري ، منبع اصلي درآمدي شماست يا کار ديگري هم داريد ؟
بله منبع درآمدم از هنرمه و کار اصليمم همين گليم بافي هستش.
*آيا شغل فعلي و تحصيلتون يکي بوده وبه نظرتون امروز لازمه که تحصيلات و شغل در يک راستا باشه ؟
نه من رشته م تجربي بود ولي اين هنري که از بچگي دوس داشتم و ادامه دادم بله به نظرم تو کاري که انجام ميديم اگه تحصيلاتمون باهاش تو يک راستا باشه بهتره چون عميقتر و بهتر ميتونيم اون کار رو انجام بديم ولي در رابطه با هنرهاي دستي به نظرم همين که تجربي ياد بگيريم کافيه چون هنر ميتونه ربطي به تحصيل نداشته باشه و بدون تحصيل هم ميشه به بهترين نحو انجامش بديم
*چي شد که تبديل به يک هنرمند کارآفرين شديد ؟
اينکه وقتي رنگاي خاص و طرحهاي خاصي به ذهنم ميرسيد و روي دار مياووردم و پدرم ميديد و هميشه تشويقم ميکرد ايشون باعث شد که به فکر بيوفتم و هنرم رو با همه تقسيم کنم.
*يکم از سختي هاي کار توليد بگيد و اينکه موتور محرکتون براي ادامه اين مسير چيه ؟ هدف بلند مدتي که هميشه بهش فکر ميکنيد چيه ؟
سختي که توي هر کاري وجود داره و به نظرم اگه سختي نباشه اون کار اصلا لذت بخش نميشه و تو کار ما هم هست خوب ما بايد يه بودجه کافي واسه زدن کارگاه و آموزشمون داشته باشيم که بايد خيلي تلاش کنم که بتونم يه کارگاه بزنم چون نه بيمه اي دارم نه اينکه بتونم وامي بگيرم براي اين کار چون قبلا بيمه ميکردن و کسي که بيمه داشت و يه زمانه معيني بهشون براي کارگاه زدن وام ميدادن ولي ديگه بيمه نميکنن و درنتيجه وامي هم نداريم که بتونيم کارمون رو شروع کنيم به خاطر همين خيلي راه در پيش دارم و در مورد موتور محرکم که دخترم هستش که بايد به خاطر اون و البته علاقه اي که به اين کار دارم ادامه بدم و موفق تر بشم
*درباره مشتري هاتون بگيد. چطوره رابطتتون باهاشون ؟ يه خاطره جالب برامون از ارتباط با مشتريانتون بگيد.
رابطم با مشتري هام واقعا دوستانه س که انگار خيلي وقته همديگه رو ميشناسيم .حالا يه خاطره از مشتري يه روز خيلي سفارش گرفته بودم و به قولي وقت واسه سر خاروندن نداشتم و به مشتريم گفته بودم که مثلا 20 ام کارار رو تحويل ميدم و حدود 10 سانت از کار مونده بود که ببافم بعد ديدم که روز قبلش اول صبح دقيقا ساعت 6 و 45 دقيقه با اسنپ وايساده جلو در چون خيلي ذوق داشت که کارشو زود تحويل بگيره فکر کرده بود که بيستمه منم ديگه ديدم اين همه راه خودش اومده گفتم ببافم بدم بهش .خلاصه من ساعت 6 و 45 ديقه شروع کردم تند تند بافتم اصن دستاي خودمو نميديدم. راننده اسنپم عصباااني ديگه نميدونم چجوري ده دقيقه اي تموم کردم و دادم بهش رفت و کلي باهم خنديديم. راننده اسنپم نامردي نکرد و واسه هر پنج ديقه ده تومن گرفت.
*نظرتون در مورد خوشبختي چيه و اينکه با وجود کاري که داريد انجام ميديد خوشبخت و خوشحاليد ؟
من با اينکه خيلي دارم تو زندگيم اذيت ميشم با مشکلاتي که دارم ولي خيلي احساس خوشبختي ميکنم مخصوصا از وقتي که اين کارمو شروع کردم و اميدوارم به آينده ي خودم و دخترم. شايد اگه اين کار نبود من حتي افسردگي ميگرفتم ولي نذاشتم مشکلات منو از پا دربياره . با تشويقاي بابام اين کارو شروع کردم و خيلي ازش ممنونم .به خاطره اونه که الان من انقدر اميدوارم
محصولات برند بهارناز
*چطور ميتونه کارتون ارتقا پيدا کنه به نظرتون؟ مواد اوليه و لوازم اوليه محصولتون چيه ؟
مواد اوليه که اول بايد شناخته تر بشم تا کاراي بيشتري بگيرم و بتونم خانومهاي بيشتري رو وارد کارمون کنم و البته يه وامي که بتونم باهاش يه کارگاه بزنم و روز به روز افزايشش بدم تا انشاالله فروشگاه ها و شعبه هاي بزرگي بزنم که خيليها رو بتونم وارد کار کنم که شغل داشته باشن. اين آرزوي منه که بتونم خانم هاي زيادي رو کاراشون زياد ديده نميشه شاغل کنم که به قول معروف دستشون تو جيبه خودشون باشه.
*مخاطبين و مشتريان چطور ميتونند از شما حمايت کنند؟ کلا چه انتظاري از مردم داريد ؟
انتظار دارم واسه هنر ارزش زيادي قائل بشن و هر جا يه کار هنري و کار دست رو ميبينن بدون چه دستايي واسش زخم شده چه مشکلاتي رو پشت سر گذاشتن تا اين کار خلق شده و براي خودمم اينکه پيجمو فالو و لايک کنن تا کارام بيشتر ديده بشه چون واقعا ايده ها و کاراي خاصي رو ميتونم ارائه بدم چون تواناييه خيلي زيادي رو توي خودم ميبينم البته تعريف از خود نباشه.
*دوست داشتني ترين محصولي که آفريديد چي بوده؟ نظر مشتريان در مورد اين محصول چي بود ؟
يه گليم بافتم که سياه سفيد بافتمش به نظر مشتريا خيلي مدرن بود يعني يه کار در عين حالي که سنتيه مدرنم بود خوب اينو خيلي دوس داشتن و منم الان بيشتر روش مانور ميدم يعني روي کاراي مدرن بيشتر دارم کار ميکنم
*يه صحبت با مخاطبين به عنوان صحبت و سخن پاياني بفرماييد.
هنر دست خيلي واسش زحمت کشيده ميشه و راهي که يه خانوم واسه موفقيت ميره خيلي طولانيه لطفا از بانوان هنرمند کشورمون حمايت کنيم و به کاراي دست ارزش بيشتري قائل باشيم
به نظرم مصاحبه خيلي خوبي بود و چيزي کم نداشت و اينکه موفقيتم رو مديون پدر و مادرم هستم .از مادرم به خاطر ياد دادن اين هنر به من و از پدرم به خاطر تشويق ها و اميدهاي خارق العاده ش و از شما هم ممنونم بابت مصاحبه و کار قشنگي که داريد انجام ميديد ممنونم.
ممنون که تا انتها با ما همراه بوديد.راستي شما از طريق فروشگاه کافه کادو ميتونيد مستقيما از برند بهار ناز و از طريق درگاه امن بانکي خريد کنيد.